۱ – جشنواره نمایش های آیینی و سنتی به پایان رسید و چنان که از عنوان وبسایت تئاتر فستیوال بر می آید ما رسالت اول خود را در حوزه ی تئاتر ، پوشش خبری و بررسی جشنواره ها و فستیوال های تئاتری می دانیم . لذا در مدت جشنواره ملی نمایش های آیینی و سنتی نیز تمام تلاش خود را کردیم تا بتوانیم اخبار و رویدادهای جشنواره را به بهترین نحو در قالب خبر ، گزارش ، نقد و یادداشت ، عکس و مصاحبه پوشش دهیم . امیدواریم در این مهم توانسته باشیم رضایت خاطر شما را جلب کرده باشیم .
۲- این دوره از جشنواره همراه با تغییراتی بود . از مهم ترین تغییرات این دوره ، حذف عنوان بین المللی و جایگزینی کلمه ی” ملی ” به جای ” بین المللی ” است . بی شک باید این امر را تحسین کرد و به فال نیک گرفت . چرا که چنان که بارها در سرمقاله های تئاتر فستیوال و یا یادداشت های منتشر شده عنوان کرده ایم ، با اضافه کردن چند گروه خارجی به جشنواره نمی توانیم عنوان بین المللی را به آن اطلاق کنیم . و نتیجه ی جشنواره ای بین المللی که فقط عنوان بین المللی را یدک می کشد هیچ نخواهد بود جز این که سرمایه ی ملی مان را از دست داده و پول بیت المال را هدر می دهیم و در واقع خودمان ، با دست خودمان شرایطی را فراهم می کنیم که ارز از کشورمان خارج شود ؛ اما در ازای این خروج ارز ، هیچ چیزی عاید ما نمی شود . از طرفی نباید فراموش شود که ما تا زمانی که نتوانیم جشنواره ملی خوبی برگزار کنیم ، جشنواره ی بین المللی متوسطی نیز نخواهیم داشت و این بار مسئولین تئاتر کشور و مسئولین این جشنواره این موضوع را به درستی درک کرده و گام های خود را با هدف گذاری درست ، آهسته و پیوسته برداشته اند .
۳- هفدهمین جشنواره ی نمایش های آیینی و سنتی ، مقدمه ای شده است برای نظم بخشیدن احتمالی توزیع بلیت به رسانه ها و گروه ها . در نتیجه متاسفانه اولین گام محدود شدن تعداد بلیت هاست و به تبع آن ، این که یک رسانه نتواند تمامی نمایش هایی که در یک روز دو اجرا ، پشت سرهم دارند را پوشش دهد . متاسفانه هنوز که هنوز است رسانه ها جدی گرفته نمی شوند و هنوز که هنوز است خبرنگار و منتقد باید پشت در سالن های نمایش بایستند که آیا در نهایت بتوانند گوشه ای از سالن بر روی زمین بنشینند و اثری را تماشا کنند و آن اثر را در قالب نقد و گزارش و مصاحبه پوشش دهند و یا نتوانند و به سراغ سالنی دیگر و اجرایی دیگر بروند که باز هم آیا بشود و یا نشود !
نحوه ی توزیع بلیت برای رسانه ها ، رسانه را محدود می کند و به او می فهماند که حق پوشش تمام جشنواره را نداری ، که گویا اگر کل جشنواره را پوشش دهی ، زیادی می بینی و زیادی دیدن یعنی بیشتر نقد کردن و نقد هنوز هم چرخ پنجم گاری است * . اما با همه این سخت گیری ها و کمبود بلیت برای اهالی رسانه ، سالن های اجرا خالی است و گروه های نمایشی باید شب قبل از اجرا ، در بین آشنایان خود بلیت های به فروش نرفته را توزیع کنند تا حداقل برای سالن خالی اجرا نکنند . این اتفاق قشنگی نیست که برای مثال ، گروه نمایشی شهرستان یزد در شب قبل از اجرا متوجه شود که تمامی بلیت های اجرایش مانده و باید خودش دست به کار شود و اگر دلش می خواهد ؛ سالنش را پر کند . حال بماند که نتیجه ی این پر شدن سالن می شود حضور کودک ۶ ماهه تا کودک ۸ ساله در سالن تئاتر !!! گرچه ممکن است سالن های مجموعه تئاتر شهر از این قاعده مستثنی باشند ، اما سالن های دیگر که از محوطه ی تئاتر شهر دور هستند و نمی دانیم بر چه اساسی تقسیم بندی شده اند که اغلب گروه های شهرستانی را به این سالن ها فرستاده اند ، یا باید برای سالن خالی به روی صحنه بروند و یا باید خودشان در ورودی سالن و در لحظه ی اجرا بلیت ها را هدیه بدهند .
۴ – بی شک طرح ساماندهی توزیع بلیت ها ، راه اندازی سامانه ی فروش بلیت هنرهای نمایشی و خرید الکترونیکی بلیت طرح خوبی است که با رفع ایرادات می تواند موفق عمل کند . اما نمی دانیم چرا فروش بلیت در گیشه کم کم دارد به فراموشی سپرده می شود . چه ایرادی دارد با تمام این الکترونیک شدن سیستم ها ، تنها چند صندلی و ردیف محدود را برای فروش گیشه باقی بگذاریم ؟! چرا خانم و آقایی که فرصت بدست آورده اند تا بدون برنامه ریزی قبلی به تماشای تئاتر بیایند باید پشت در بسته بمانند چرا که بلیت ها تماما اینترنتی به فروش می رود و باید با برنامه قبلی خریداری شوند . البته این اتفاق تنها مربوط به جشنواره نیست و در اجراهای عموم هم باید سهمی مشخص برای فروش بلیت در گیشه در نظر گرفته شود .
۵- با همه ی این اوصاف هفدهمین جشنواره ی ملی نمایش های آیینی و سنتی به دبیری دکتر داوود فتحعلی بیگی را می توان یک جشنواره ی متوسط دانست . جشنواره ای که همه چیز آن ، از نحوه ی مدیریت ، تا اطلاع رسانی ، سمینار ها ، کارگاه ها و نمایش های شرکت کننده در یک سطح متوسط قرار داشت . یعنی نه اعتراض و مخالفت خاصی صورت گرفته است و نه کسی در خور تعریف و تمجدید بوده است . نه نمایش فوق العاده و شاخصی در جشنواره شرکت کرده و نه نمایشی ضعیف و دور از شأن جشنواره نمایش های آیینی و سنتی ! این متوسط بودن قابل قبول است ، اما کافی نیست .
ما هنوز منتظر یک جشنواره ی خوب با کمترین حاشیه و بیشترین بهره هستیم . جشنواره ای که با افتخار نام جشنواره ای ایرانی را بر آن بنهیم و دقیقا بدانیم از این جشنواره ی مورد نظر چه می خواهیم و به کجا خواهیم رسید . به امید آن روز .
_____________________________________________________________________________
* اشاره به یادداشتی از خانم المیرا نداف با عنوان ” حرکتِ رو به جلو با چرخ پنجم گاری “ شده است که می توانید در اینجا بخوانید .
رسانه ها همیشه مظلوم واقع میشن و خودشون باید حق خودشون رو بگیرن. بقول یکی از دوستان: اینجا جنگله، بخور تا خورده نشی!!!
هنوز هم نگاه تهرانی، شهرستانی بین مردم و از همه مهمتر مسیولین ما وجود داره. و این نگاه قطعا ملی نیست.
به نظرم این حرف یک مقدار بی انصافی است. من در جدول اجرای امسال خیلی از نمایش های اجرا شده توسط شهرستانی ها را دیدم.
ممنون از استاد فتحعلی بیگی به خاطر جشنواره ی متوسط ولی آبرومند ملی.
من و دوستام از اون دسته بودیم که بدون برنامه ریزی تصمیم گرفتیم یکی از کارها رو ببینیم که اتفاقا به در بسته خوردیم. بلیطی در کار نبود!
با تشکر از تاتر فستیوال. اجرتان با خدا.