نویسنده:  مجید رحیمی جعفری (اقتباسی از «خانه عروسک» هنریک ایبسن)

کارگردان:  جواد مولانیا

خلاصه داستان: داستان در مدت سه روز از ایام هفته نزدیک به یک عید می‌گذرد. نورا زنی زیبا و بلوند است که همسرش هنریک هلمر (که به تازگی پستی سیاسی گرفته است) او را جدی نمی‌گیرد، غافل از اینکه در مدت مریضی‌اش نورا دست به عملی عجیب زده که تمامی اتفاقات این سه روز دستخوش آن است. کریستین دوست نورا از او تقاضای کار می‌کند و نیل کامرون به نورا قرضی داده است که نورا از دیگران پنهان می‌کند در این میان داستان نورا و دکتر رنک برای کریستین به گونه‌ای جلوه کرده است که کریستین، نورا را ماننده سال‌های دانشگاه شماتت می‌کند.
خانه عروسک در سالن ۱۸۷۹ توسط هنریک ایبسن نوشته شده است و یکی از اولین متن‌هایی شناخته می‌شوند که ادبیات نمایشی را وارد دوره مدرن کردند. سرنوشت نورا به دلیل عدم تفاهم و ترک شوهرش ایبسن را در جایگاه یک فمنیست قرار داد. منتقدان زیادی در آن برهه ایبسن را نشانه گرفتند که به زن‌ها حق کنار گذاشتن یک زندگی را داده است. در اقتباس پیش‌ رو داستان در حال حاضر می‌گذرد، شاکله اصلی و محوریت زن حفظ شده و روابط پیچیده‌تر از متن اصلی دنبال خواهد شد.