یادداشتی بر نمایش خیابانی "مرغ همسایه غاز نیست" به نویسندگی مصطفی کولیوندی و کارگردانی سعیده عبداللهی و مصطفی کولیوندی

حال همه‌ی ما خوب است اما…


تئاتر فستیوال

نمایش “مرغ همسایه غاز نیست” یک عیب دارد و آن هم نام نمایش است. خیلی بهتر بود اگر برای نمایش نامی خلاقانه‌تر و گویاتر (نسبت به سوژه‌ی نمایش) انتخاب می‌گردید؛ نامی جذاب‌تر.

جز این نمایش خیابانی “مرغ همسایه غاز نیست” نمایش کاملی است که بسیار دغدغه‌مند، مبتنی بر مدیوم نمایش خیابانی و حرفه‌ای نوشته و کارگردانی و اجرا شده است.

“مرغ همسایه غاز نیست” در دسته‌ی نمایش عروسکی و ماسک نیز طبقه‌بندی می‌شود، عروسکی که بچه‌ای است که دوست دارد خوشبخت‌ترین بچه‌ی ایران را پیدا کند و از او فیلم بگیرد. عروسک‌گردانی بسیار حرفه‌ای انجام می‌شود، ماسک حرفه‌ای طراحی شده است و مهم‌تر این‌که همه‌ی این انتخاب‌ها در خدمت اثر و خوب و البته راحت‌ قصه تعریف کردن هستند و در جذب مخاطب در اولین برخورد با اثر، بسیار موفق عمل می‌کنند؛ به ویژه که نمایش با موسیقی اقوام مختلف ایران همراه است و به راحتی مخاطب را جذب می‌کند.

مصطفی کولیوند نیز به عنوان بازیگر در انسجام بخشیدن به اثر و مشارکت دادن تماشاچی در آن بسیار حرفه‌ای عمل می‌کند، در تعویض صحنه‌ها بسیار دقیق است و حتی تماشاچی را نیز کارگردانی می‌کند.

اساسا گروه نمایش “مرغ همسایه غاز نیست” گروهی حرفه‌ای به نظر می‌آیند که اجرای نمایش برای خودشان با چنان لذت و تسلطی انجام انجام می‌شود که مخاطب نیز فرصت پلک زدن پیدا نمی‌کند، با قصه همراه می‌شود، میل به مشارکت در او فوران می‌کند و داوطلبانه دست به مشارکت در نمایش می‌زند و احساسش چنان با اثر همراه می‌شود که در پایان نمایش با ترکیبی از اشک و لبخند دلش نمی‌آید که از گروه نمایشی دل بکند.

“مرغ همسایه غاز نیست”علاوه بر جذابیت بصری حاصل از عروسک و ماسک و البته دکور خلاقانه‌اش، قصه‌ی همان مردمی را تعریف می‌کند که مشغول تماشایش هستند و البته این قصه را بسیار خوب و حرفه‌ای تعریف می‌کند، شعار می‌دهد اما به شعور مخاطب احترام می‌گذارد، او را سرگرم می‌کند، می‌خنداند، می‌رقصاند و حتی به گریه می‌اندازد و با همین ترکیب عجیب به او یادآوری می‌کند که “حالِ همه‌ی ما خوب است، اما تو باور نکن !”  *

برای اجرای “مرغ همسایه غاز نیست” از همه‌ی فضای در اختیار گروه برای اجرای نمایش استفاده می‌شود؛ هر قسمت قصه رو به یک سوی محل نمایش تعریف و اجرا می‌شود و از همه‌ی تماشاچیان در نمایش بازی گرفته می‌شود، آن هم بسیار حرفه‌ای و به شکلی که خود تماشاچی داوطلبانه وارد این مشارکت می‌شود و این یعنی تجسم یافتن معنای نمایش خیابانی به شکل کامل : جذاب، دغدغه‌مند ( آن هم دغدغه‌ی همه‌ی مردمان، سرگرم‌کننده و قصه‌گو، با استفاده‌ی تمام عیار از مشارکت تماشاچی و نهایتا متاثر کردن او ( نه الزاما به گریه انداختنش، بلکه تاثیر گذاشتن روی او به طوری که بعد از نمایش و حتی روزهای بعد از آن، مخاطب هم‌چنان درگیر اثر و قصه‌ی آن باشد) و نهایتا رساندن پیام مورد نظر صاحب اثر به تماشاچی.

“مرغ همسایه غاز نیست” با آن دکور پُرتابل و چند منظوره و آن عروسک و ماسک شیرین و بازیگر کاربلد و موسیقی شیرین و اجرای دقیق و متاثرکننده‌اش، اثری است که به راحتی از ذهن مخاطب پاک نمی‌شود و نیز نمایش خیابانی را جانی دوباره می‌بخشد.

المیرا نداف – نویسنده مهمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *