یادداشتی بر نمایش "شازده کوچولو" به کارگردانی آناهیتا غنی زاده

کودکانه ای برای تلنگر به پدر و مادرها


تئاتر فستیوال

به گمانم همه ی ما حداقل برای یک بار هم که شده ، نام ” شازده کوچولو ” ، اثر جاودانه ی آنتوان دوسنت اگزوپری را شنیده ایم و اگر فرصتی دست داده باشد آن را خوانده ایم . حال تصور کنید اجرای نمایشی را از این رمان :

غالبا اجراهایی که از “شازده کوچولو” در ایران به روی صحنه رفته ، در قالب نمایشنامه خوانی بوده است و تنها دو اجرای صحنه ای از این رمان را به خاطر دارم . یکی را مهرداد خامنه ای برای گروه سنی بزرگسال کارگردانی کرد و سال ۹۴ روی صحنه برد و دیگری را که این روزها در تالار هنر اجرا می شود ، آناهیتا غنی زاده برای گروه سنی کودک و نوجوان به روی صحنه برده است .

آناهیتا غنی زاده را با ” لاکی عجق وجق ” و پیش تر از آن با ” اسب و سیب و بهار ” به خاطر می آورم ، کارگردانی دغدغه مند در حوزه تئاتر کودک و نوجوان ؛ او با انتخاب “شازده کوچولو” ، دست روی اثری گذاشته است که گرچه شخصیت اصلی آن یک کودک است و شاید به ظاهر داستانی مناسب برای گروه سنی کودک داشته باشد ، اما در حقیقت برای بزرگسالان نگاشته شده است تا کودکی شان و عواطفی را که فراموش کرده اند ، به خاطر بیاورند . بنابراین تبدیل این داستان به نمایشنامه ای برای گروه سنی کودک و نوجوان و اجرای آن به گونه ای که هر دو گروه سنی بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند ، کاری بس دشوار است .

” شازده کوچولو ” ی غنی زاده ، در جذب مخاطب نوجوان می تواند موفق عمل کند اما در مورد مخاطب کودک ، کمی پایش می لنگد . چرا که متن اثر برای مخاطبِ خردسال و کودکِ نمایش که تماشاگران اصلی ” تالار هنر ” می باشند ، در عین سادگی ، کمی سنگین به نظر می آید و حاصلش این می شود ، که این گروه سنی از اواسط نمایش حوصله اش سر می رود و به اطراف یا صحبت با همدیگر و والدین شان مشغول می شوند .

اما در مورد فرم اجرایی نمایش ، از طراحی صحنه گرفته تا آکسسوار و طراحی لباس و کلاه و … سعی شده است ، خلاقانه و جذاب باشد .

عنصر اصلی دکور ، چمدان است ؛ به گونه ای که در پرده های مختلف می بینیم ، چمدان تبدیل به چیزهای مختلفی می شود از دشت و لاله زار گرفته تا تخت پادشاهی و … . با توجه به تم اصلی اثر که ” شازده کوچولو ” را مدام در سفر نشان می دهد ، استفاده از چمدان بسیار کارآمد است . چمدانی که با “شازده کوچولو” از سرزمینی به سرزمین دیگری می رود و تبدیل به جزئی از آن سرزمین می شود .

لباس ها و کلاه های بازیگران به گونه ای طراحی شده است که برای مخاطبان اثر جذاب باشد و جالب است که به غیر از شازده کوچولو ، خلبان و روباه ( پرسوناژهایی که ” اهلی ” شده اند و معنای دوستی را دریافته اند ) ، سایر کاراکترها همگی به نوعی چهره شان با ماسک یا کلاه پوشانده شده است .

یکی از مهم ترین شاخصه های موسیقی نمایش ” شازده کوچولو ” ، ترجیع بند ” آدم بزرگ ها خیلی عجیب اند …” است که از این طریق توانسته مخاطب را تاحدودی با خود همراه کند . اما کاش به جای آن که این ترجیع بندها به صورت play back پخش شود ، بازیگر نقش شازده کوچولو که این ترجیع بندها را از زبان او می شنویم ، این اشعار را به صورت زنده اجرا و از این طریق مستقیما با مخاطبان اثر ارتباط برقرار کند ، در نتیجه عده ی بیشتری با او هم نوا می شوند و این گونه شاید ریتم نمایش برای کودکانی که حوصله شان سر رفته بود ، از کندی در آید .

در مورد طراحی نور می توان گفت که در هیچکدام از پرده ها شاهد نورپردازی موضعی نیستیم و صحنه تماما روشن و قابل رویت برای تماشاگر است . تنها در میان پرده ها که موسیقی نمایش را در آن بخش می شنویم ، نورپردازی به صورت موضعی روی شازده کوچولو است . در همین میان پرده ها ، نور پس زمینه به طور کامل گرفته نمی شود و تماشاگران می توانند تعویض صحنه ، توسط عوامل صحنه را ببینند . در واقع این گونه ، تعویض صحنه نیز تبدیل به بخشی از نمایش می شود که خود این مسئله می تواند برای مخاطبان جذاب باشد .

و در پایان اگر “شازده کوچولو”یی که آناهیتا غنی زاده به روی صحنه برده ، به جای تالار هنر که سالن تخصصی تئاتر کودک است ، در سالنی مختص گروه سنی نوجوان به روی صحنه می رفت ، می توانست نمایشی موفق تر و پرمخاطب تر باشد . چرا که مخاطبان اصلی تالار هنر را کودکان تشکیل می دهند و مسلما اجرای نمایشی برای گروه سنی کودک ، ملزومات خاص خود را می طلبد که شرایطش با نمایشی برای گروه سنی نوجوان تفاوت دارد . متاسفانه عدم وجود سالنی مختص تئاتر نوجوان باعث شده است ، عزیزانی که برای این گروه سنی ، تئاتر تهیه می کنند ، ناچارا در سالن های تئاتر کودک اجرا بروند که همین مساله باعث می شود ، نمایش های نوجوانان نتوانند مخاطب اصلی خود را جذب کنند . اجرای این دست نمایش ها در سالن های تئاتر بزرگسال نیز با دشواری روبرو است چرا که مخاطب تئاتر بزرگسال نیز متفاوت است و به ندرت جذب تئاترهای نوجوانان می شود .

کاش امکانات ما در حوزه تئاتر اندکی ارتقا می یافت و هر گروه سنی ، سالن مناسب خود را داشت تا مخاطب می توانست به درستی به تماشای نمایش مورد علاقه خود بنشیند .

نسترن داوودی – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال

۲ نظر ثبت شده است .

  1. شکوفه گفت:

    چقدر خوب که نمایشای کودک رو هم پوشش میدین. کاش بگین که نمایشای مختلف واسه چه گروهای سنی ای مناسبه.

  2. پروانه گفت:

    من یه خواهرزاده ی ۷ ساله دارم با هم رفتیم شازده کوچولو رو دیدار. هر دوتامون از نمایش لذت بردیم.

پاسخ دادن به شکوفه لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *