میکائیل شهرستانی : ” ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی ” مرا با چالشی جدی رو به رو کرد


میکائیل شهرستانی از آن دست هنرمندانی است که اگر کارنامه ی هنری او را مرور کنیم ، با انبوهی از فعالیت های او در حوزه های مختلفی چون کارگردانی ، بازیگری ، گویندگی رادیو و … مواجه خواهیم شد . او در هر زمینه ای که وارد شده است توانسته قابلیت های خود را به منصه ظهور برساند و ثابت کند که به خوبی از عهده ی انجام آن کار بر می آید .

شهرستانی که اکنون فرای یک کارگردان و بازیگر تئاتر ، ایفاگر نقش معلمی است و امسال سه نمایش “دایی وانیا” ، “خانه برناردا آلبا” ، “پدر” را با هنرحویان خود ، موفق به روی صحنه برد ، اکنون نیز با اجرای نمایش ” ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی ” تجربه ای متفاوت را با هنرحویانش به روی صحنه آورده است ، تجربه ای موفق و دوست داشتنی .

 به بهانه ی کارگردانی نمایش “ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی” توسط میکائیل شهرستانی که در تماشاخانه ایران به روی صحنه می رود ، خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با وی داشته است که شهرستانی در آن از تجربه ی کارگردانی اثری از برشت و کار با هنرجویانش می گوید.

تئاتر فستیوال

اجرای نمایشنامه ای از برشت که دشواری های خاص خودش را دارد ، به عنوان اولین تجربه های بازیگران نمایش ، برای شما به عنوان کارگردان با چه سختی هایی همراه بود ؟

حجم زیاد نمایشنامه ، تعدد صحنه ها ، شخصیتها و اینکه اولین بار بود که “برشت” کار می کردم … فهم درست اثر و فهماندنشان به شاگردانم که باز منهای دو ، سه نفر تمامی اولین تجربه ی بازیگریشان محسوب می شد مرا با چالشی بسیار جدی رو برو کرد . ولی بهر صورت این اثر را انتخاب کرده بودم . اثری که تماماً با شرایط هنرجویانم به نوعی انطباق داشت ، چرا که در قیاس با نمایش نامه های قبلی که “ژانر”ی متفاوت داشتند آنها را برای این کار مناسب می دیدم . شخصیتها از پیچیدگی زیادی برخوردار نبودند و آنچه بعنوان بازیهای “کلامی و فیزیکی” در این فضای محدود ( سالن نمایش را عرض می کنم ) انتظار داشتم برآورده شد ….

 شما طراحی و دراماتورژی نمایش “ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی ” را نیز بر عهده داشتید . آیا در متن اصلی نمایشنامه تغییری ایجاد کردید ؟ چه تغییراتی ؟ و چه طراحی های ویژه ای را برای این نمایش در نظر گرفتید ؟

بی تردید من با توجه به شرایط و موضوع نمایشنامه آنرا منطبق با موقعیت گروه اجرایی تغییر می دهم . این در تمامی نمایشنامه هایی که تا بحال کار کرده ام یا توسط خودم یا نویسنده ای دیگر رخ داده . متون اغلب طولانی اند و یا با فرهنگِ ما چندان انطباق ندارند . باید آنها را بگونه ای تغییر داد که تماشاگر ایرانی بتواند با آن ” هم ذات پنداری ” کند و از ” وقتی ” که برای تماشای آنها می گذارد راضی باشد . ولی با توجه به صحنه های متفاوت من سعی می کنم در حد بضاعت ( هم مالی ، هم مکانیکی ) طراحی هایم را ساده و بی پیرایه بگیرم . چرا که در این صورت و فٌرم است که بازیگران بیش از اشیاء به خود و توانایی هایشان متکی خواهند بود . بعبارتی ما به جوهرۀ نمایش بیشتر نزدیک می شویم .

با توجه به این که در نمایشنامه های برشت شعر و موسیقی جایگاه ویژه ای دارد و نمایش “ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی” نیز  موزیکال اجرا می شود ، آیا تمرینات خاصی را برای این نمایش انجام دادید ؟

بله در هر جلسه ی تمرینی خانم درسا شهرستانی با دوستان و شاگردانم به تمرین و خوانش تصنیفها می پرداخت و آنها را برای ضبط نهایی آماده و راهنمایی میکرد و با حضور دوستان آهنگساز و تنظیم کننده ضبط نهایی صورت گرفت . ولی دوستان جوان هنگام “پِلی بَک ” همزمان تصنیفها را می خوانند که حجم صداها هم افزایش پیدا کند .

با توجه به این که نمایشنامه از برشت است و برشت نیز سبک وشیوه ی خاص خود را در اجرا دارد ، آیا شما هم در آموزش پیرو متد برشت بودید ؟ اساسا شما قائل به شیوه های رایج آموزش بازیگری که وجود دارد ، هستید ؟

صد در صد در حین خوانِش و تحلیل اثر باید هنرجویانم را با این شیوه آشنا می کردم . آنها کارهای پیشین مرا دیده بودند و یا بعضی از آنها با من در تجربیات قبلی همکاری داشتند . پس باید با تمرینات و راهنمایی های متفاوت آنها را با طریق و اسلوب جدید مانوس می کردم که این مهم اتفاق افتاد . چرا که در آن صورت کاراکترها تا بدین حد ملموس خلق نمی شدند و با مخاطب ارتباط نمی گرفتند که در حال حاضر و اجراها ی شبانه مان می گیرند.

در سالی که گذشت شاهد اجرای ۴ اثر به کارگردانی شما و با بازی هنرجویانتان بودیم . در بین این آثار از کدامیک رضایت بیشتری دارید ؟

هر کدام خصیصه ای متفاوت داشتند و در عین حال خاطراتی تلخ و شیرین نمی توانم کاری را بطور خاص نام ببرم . هر کدامشان در جای خود برایم دوست داشتنی بودند و تمامی شان راضی ام کردند حداقل به اندازه ی بضاعتشان …

اجرای بعدی ای که از شما به صحنه خواهد رفت ، چه نمایشی است ؟

فعلا نمی دانم ولی آرزوهای زیادی دارم و اگر عمری باقی باشد شرایط هر کدامشان که فراهم گردد دست بکار می شوم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *