” پوزه چرمی ” ، یک کمدی ناخواسته


 نقدی بر تئاتر “پوزه چرمی” اثر علیرضا کوشک جلالی

تئاتر فستیوال

نمایش “پوزه چرمی” دو ایراد مهم و تاثیرگذار دارد : اولی انتخاب بازیگران (cast) و دومی بازی بازیگران (act).

نخست انتخاب بازیگران (cast)، که اساسا با پرسوناژهای  نمایشنامه جور در نمی آید ، نه از نظر فیزیک و بدن و نه از نظر توناژ صدا و نه حتی فرم صورت! و همه ی این کاستی ها در باور ناپذیر ماندن نقش ( role ) برای مخاطب موثر است. در واقع در تئاتر، مخاطب نباید در چهره ی بازیگران به دنبال احساس خشم، نفرت، خستگی، روزمرگی و یا یاس بگردد و احیانا آن را بیابد. بلکه این وظیفه کارگردان و بازیگران است که احساسات و عواطف را به تماشاگر القا نماید و تماشاگر را مجبور به پذیرش کنند و این امر با انتخاب درست بازیگر و بازی درست و به جای او محقق می گردد.

و سپس بازیگری( act )، که دیدن این تئاتر، اهمیت آن را در هنر نمایش بار دیگر اثبات می کند. اینکه چگونه این عامل می تواند تئاتری با نمایشنامه ی خوب و کارگردانی تقریبا مناسب را با بازی های غیر قابل باور و غلو شده، به تئاتری ضعیف و خسته کننده و لوس تبدیل کند.

در “پوزه چرمی”، بازیگران گویا نمی دانند چه چیزی را بازی می کنند، نه پیشخدمت یک رستوران هستند، نه شاعر، نه نویسنده و نه حتی یک آمریکایی!*

بازیگر مرد مدام تپق می زند و به اشتباه به میان دیالوگ های بازیگر زن می آید و حتی بلد نیست جنون های دم دستی یک نا بازیگر، در تمرین های بازیگری، را به نمایش بگذارد. بنابراین هرگاه که ظاهراً به جنون می رسد باعث خنده ی تماشاگر می شود ، نه باعث ایجاد حس هم ذات پنداری در او . او حتی نمی تواند با اجزای صحنه ( accessory ) مثل مبل، درب ورودی و خصوصا اره برقی، به درستی ارتباط برقرار کند.

بازیگر زن هم نه تنها نمی تواند هم بازی ( partner ) مناسبی برای بازیگر مرد باشد، بلکه با آن توناژ صدای بسیار لوس و آزار دهنده یِ دور از مفهوم و شخصیت پردازی نمایش و چند اکت خنده دار که در مواقع ترس و مست بودن از خود بروز می دهد، حتی راکورد های خودش را هم نمی تواند به اجرا برساند.

آری این گونه است که اتفاق نادری در تئاتر امروز ایران رخ می دهد. اتفاقی که در آن  نمایشنامه ای خوب و عصیانگر و هشداردهنده، با کارگردانی نسبتاً صحیح، لااقل در میزانسن و ریتم ( نه در هدایت بازیگران و انتخاب آنها ) ، به نمایشی الکن و بی سلیقه تبدیل می شود.

نمایشی که بیشتر یک کمدی ناخواسته است تا هر چیز دیگری.

                                                                                                                                             

*  منظور سبک زندگی آمریکایی است که بازیگر برای ایفای نقش یک آمریکایی ، باید حداقل شناخت اندکی از سبک زندگی

( lifestyle ) آنان داشته باشد.

                                                                 

  الف.فرهمند_نویسنده مهمان

 

۳ نظر ثبت شده است .

  1. محمد 10 گفت:

    نگاه سخت گیرانه ای به این نمایش داشتید.
    کوشک جلالی در این سال ها نشان داده که دست به خلق یا اجرای هر اثر نمایشی می زند موفق است!

    • جوادی گفت:

      مشکل شما اینه که توی اجرای یک نمایش فقط یک نفر موثر نیست.
      آقای کوشک جلالی شخصا هرچقدر هم که توانمند باشند با انتخاب گروه نادرست، کارهایی تا این حد نازل به مخاطب اراده می دهند.

  2. محمدزاده گفت:

    خیلی نمایش بدی بود. من که از کارای بازیگر مرد واقعا خنده ام می گرفت