در مراسم نخستین دوره اهدای نشان تماشاخانه سنگلج مطرح شد

پیگیری طرح توسعه تماشاخانه سنگلج ادامه دارد


نخستین دوره اهدای نشان تماشاخانه سنگلج در پنجاه و چهارمین سالروز تاسیس این تماشاخانه برگزار شد.

به گزارش تئاتر فستیوال به نقل از روابط عمومی تماشاخانه سنگلج، عصر روز پنجشنبه ۱۸ مهرماه، مراسم اهدای نخستین نشان تماشاخانه سنگلج همزمان با پنجاه و چهارمین سالروز تاسیس این تماشاخانه و با حضور جمعی از هنرمندان و مدیران هنری برگزار شد.

از جمله مهمانان و حاضران در این مراسم می‌توان به علیرضا تابش، اصغر همت، اصغر دشتی، سعید اسدی، علی شمس، اردشیر صالحپور، مجید رجبی معمار، ناصر بزرگمهر، عبدالرضا اکبری، الهام پاوه‌نژاد، شهرام گیل آبادی، اصغر نوری، اسماعیل خلج، آرش دادگر، علی عابدی، ارمغان بهداروند، شهرام مسعودی، حسین مسافرآستانه، مهدی سیف، بابک چمن آرا، مهدی رضاخانی، معصومه کرمی، تهمینه محمدی، مهدی خاتمی، علی بی‌غم، امین عظیمی و… اشاره کرد.

در ابتدای این  مراسم که با همکاری مجله بخارا و به کارگردانی حسین جمالی برگزار شد کلیپی از شب‌های پیشین مجله بخارا و همینطور تاریخچه ای از سنگلج پخش شد و سپس پیمان شیخی مجری مراسم ضمن خیر مقدم از جمشید ملکپور نویسنده، پژوهشگر و کارگردان تئاتر دعوت کرد تا روی سن آمده و درباره اهمیت تماشاخانه سنگلج سخن بگوید.

جمشید ملک پور ضمن بر شمردن اهمیت مکان برای شکل گیری هویت تئاتر و مثال زدن تئاتر برادوی با قدمتی ۱۳۰ ساله ابراز تاسف کرد که در هیچ کجای شهر تهران، مکانی با هویت تئاتری مانند آنچه در غرب وجود دارد شکل نگرفته است.

پیگیری طرح توسعه سنگلج ادامه دارد

در ادامه مراسم، اتابک نادری مدیر اسبق تماشاخانه سنگلج روی سن آمد و با ارائه طرحی تصویری، به تشریح تاریخچه و کیفیت طرح توسعه سنگلج پرداخت و گفت: این طرح به پیش از انقلاب و سال ۵۷ بر می‌گردد. از سال ۸۶ مجدد پیگیری این طرح که شامل الحاق زمین کناری تماشاخانه سنگلج به این تماشاخانه و ساخت یک سالن جدید، چند سالن تمرین و موزه تئاتر ایران هست را از سر گرفتیم و تا امروز و با همکاری پریسا مقتدی مدیر کنونی تماشاخانه برای تحقق این طرح پیگیری شده است.

وی از همه هنرمندان و همینطور مسئولان شهرداری درخواست کرد که با همدلی و همیاری،  برای اجرایی شدن این طرح تلاش کنند وگرنه تماشاخانه سنگلج سرنوشتی به تلخی تئاترها و تماشاخانه‌های خیابان لاله زار خواهد رسید.

سپس حسن خلیل آبادی عضو شورای اسلامی شهر تهران به روی صحنه آمد و ضمن ابراز امیدواری برای عملی شدن طرح توسعه سنگلج، این نوید را داد که اجرای این پروژه در اولویت برنامه‌های فرهنگی شورای شهر قرار بگیرد.

طلای همسرم را فروختم و با پولش برای تماشاخانه در خریدم

سپس اکبر زنجان پور روی سن آمد و گفت: در زمستان سال ۶۱ نمایشی را به نام «مروارید» در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه بردم. در آن زمان درب ورودی تماشاخانه که یک اثر قیمتی و هنری بود توسط عده ای دزدیده یا برداشته شده بود و تماشاخانه فاقد درب ورودی بود. آن زمان که در اوج جنگ بود نفت هم به راحتی در دسترس نبود. من طلاهای همسرم را فروختم و از پولش برای این سالن درب خریدیم تا سرمای زمستان برای گروه و تماشاگران قابل تحمل تر شود.

وی اضافه کرد: در تمام دنیا، تماشاخانه‌ها داری فضای سبز  و محوطه بیرونی و پارکینگ هستند. اما تماشاخانه سنگلج که مهمترین و قدیمی ترین تماشاخانه امروز تهران است فاقد این هاست.

تجلیل از محمود دولت آبادی

در ادامه برنامه از محمود دولت آبادی دعوت شد تا به روی سن بیاد و در حضور علی دهباشی، پریسا مقتدی، شهرام کرمی و عنایت بخشی و اکبر زنجان پور، عکسی کمیاب از  نقش آفرینی وی در  نمایش «میراث» به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی به او تقدیم شد.

در ادامه شهرام کرمی روی سن آمد و بیان کرد: مکان یکی از مهم ترین پایه‌های شکل گیری یک تئاتر است و مکان تماشاخانه سنگلج نقش بسیار مهمی را در پایه ریزی نمایش ملی ایران ایفا کرده است. تئاتر نیاز امروز جامعه است و با همه اتفاقهای خوب و بد، همچنان می‌تواند حال همه ما را خوب کند.

اهدای نخستین نشان تماشاخانه سنگلج

پریسا مقتدی مدیر تماشاخانه سنگلج چند جمله ای درباره نخستین نشان تماشاخانه سنگلج سخن گفت و عنوان کرد: تماشاخانه سنگلج از این پس بنا دارد تا هرسال در چنین روزی به پاسداشت همه آنانی که در راه تعالی فرهنگ و هنر ایران زمین کوشیده‌اند، نشانی را تحت نام بلند تماشاخانه سنگلج به چند چهره برجسته فرهنگ و هنر تقدیم کند.

سپس در حضور خسرو حکیم رابط، شهرام کرمی، بهزاد فراهانی، نخستین نشان تماشاخانه سنگلج، با احترام به نام استاد علی نصیریان و استاد محمدعلی کشاورز، به اکبر زنجان پور و عنایت بخشی به پاس نیم قرن حضور در عرصه هنر نمایش اهدا شد.

بعد از پایان مراسم، مهمانان به تماشای نمایش «جمعه کشی» به نویسندگی و کارگردانی اسماعیل خلج نشستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *